آن چه از زندگی نظامی می دانیم از لا به لای اشعارش به دست آورده ایم . آگاهیمان از زندگی او اندک است . مجموعه ی دانش ما از وی ، اشارتی است به پاره ای از ماجرا های زندگیش و پنج گنجی که از او باقی مانده و به « خمسه » معروف است .
الیاس بن یوسف بن زکی بن مویّد یا مؤیّد الدّین ، تولدش را 520-540 هجری دانسته و مرگش را 598-619 نوشته اند . تاریخ ادبیات نویسان اروپایی مانند یا ریپکا ، برتلس و ادوارد براون ، در تاریخ ادبیات ایران و مجتبی مینوی - شاید به تبعیت از آنان – در گفتاری در رادیو لندن و مجله ی روزگار نو ، تولد حکیم نظامی را سال 535 هجری دانسته اند . حسن وحید دستگردی تولد او را همانطور که در ابتدا گفتیم نوشته و دکتر ذبیح الله صفا ، این تاریخ را پیش از سال 530 یا نزدیک به 520 می داند . میر عباس باقر زاده تولد او را 520 نوشته است . دکتر برات زنجانی سال اخیر یعنی 520 را پذیرفته است . سیر تاریخ در گذشت وی نیز اختلافات زیادی دارد ، به هر حال در همان محدوده ی مذکور است .
شهرتش به نظامی معروف و معلوم است ، او خود را در بیتی از خسرو و شیرین ، اکدش خوانده است ( دورگه ) ، در حالی که او دو رگه نیست اما با مادرش بسیار صمیمیت داشته ولی با پدر چنین ارتباطی بر قرار ننموده بود . وی دایی خویش را نیز بسیار دوست می دارد .
نام فرزندش محمد است و از او در چند جای نام برده است . سه همسر برگزیده که هر سه پیش از مرگ او مرده اند . در مگرشان سوگواری نموده است ، شاید زیبا و جوان بوده اند . نخستین همسرش که قطعا چنین بوده و نظامی عاشق او .
کنیزکی زیبا روی و جوان از ترکان قبچاق که «دارای دربند » برای او فرستاده و نظامی به شدت دل در گرو عشق او نهاده است . تا آن جا که حکایت شیرین را ؛ و در حقیقت زیبایی و ظرافت شیرین را ، به او نسبت می دهد .
پنداشته اند نام نخستین همسرش آفاق بود . نظامی در مرگ این همسر بسیار متاثر شده است و از این روی حق دارد اگر تا پایان عمر از او سخن گوید و به یاد او باشد و نامش را – بر خلاف آن چه مرسوم است – بر زبان آورد اما همسران دیگر او نیز مورد عشق و علاقه اش بوده اند .
شهر گنجه زاد گاه اوست . عده ای به استناد دو بیت الحاقی مجعول در اقبالنامه تصور کرده اند که وی یا خاندانش از قم بوده اند یا از آن جا به گنجه مهاجر شده اند اما آن چه معلوم است ، این است که وی تمام عمرش را در گنجه گذرانده و به جز یک سفر برای دیدار قزل ارسلان در سی فرسنگی گنجه ،سفر دیگری نداشته است .
نام فرزندش محمد است ، از نخستین همسر او که در پایان خسرو و شیرین برای سلامت و سعادت می کند . شاید این در زمان محمد هفت ساله ای است که مادرش را از دست داده . محمد در آغاز سرودن لیلی و مجنون ، چهارده ساله شده است و صاحب کمال و دانش و آگاهی که پدر را به سرودن لیلی و مجنون تشویق می کند . به هنگام سرودن هفت پیکر ، محمد هجده نوزده ساله است که در تمام این منظومه ها حکیم ، محمد را اندرز میدهد اما در شرفنامه نام و نشانی از محمد نیست ، حتی کمی هم نگران اوست . گویی به خواست پدر پا نگرفته است :
نه بیگانه هست فرزند و زن
چو همجامه گردد ، شود جامه کن
چو شد جامه بر قد راست
نباید دگر مهر فرزند خواست
نظامی را اغلب تذکره نویسان ، حکیم و شیخ نامیده اند و از پارسایی و زهدش سخن گفته اند . خود او نیز به این اشاره دارد و معتقد است که تا بوده ، لب به می نیالوده . مطالعه ی آثارش نشان می دهد که در حکمت الهی دست داشته و از طبیعی و ریاضی نیز بی بهره نبوده است . فلسفه را تا حدی که در زمان او مرسوم بوده و از آن بحث می کرده اند ، یاد گرفته و با نجوم هم آشناست . از اصطلاحات فلسفه و نجوم در آثار خود استفاده کرده است . به عرفان توجه دارد اما عارف در معنی آن مصطلح نیست . از شیوه های تصوف آگاه است ، به عزلت گزینی و چله نشینی می اندیشد و آن را مایه ی سیر و سلوک می داند .
ایمان او در اسلام قوی است . هر چند رد پای تفکر اشعری در کلام او دیده می شود اما در اقبالنامه که نام دیگرش را خردنامه نهاده اند ، از عقل و خرد و فلسفه سخن می گوید .
در مقام بلند شاعری او تردید نیست . شیفتگان سخن او فراوانند . یکی از آنان – حسن وحید دستگردی – در قیاس او با دیگر شاعران معتقد است : سنجیدن کوه با ترازو » و « پیمودن ماهتاب با گز » است .
وی در داستان سرایی بی نظیر است . او شاعر است و سخن شناس و از سخن ، سخن می گوید و پایه های سخن را تا عرش می رساند. نظامی زبانی دارد ، مفسر دل ...
روی هم رفته مجموعه ی آثار نظامی ، مجموعی از لطف و زیبایی و ظرافت است که بیش و کم از بیرون یا درون خالی ار آثار کراهاتی نیست ؛ به آخرین ایام با شکوه بهاری شبیه است که روایح جانبخش آن ها در پرتو خورشید گرم و سوزانی پراکنده می شود .گر چه قدرت تعبیر فوق العاده ای دارد و می تواند دشوار ترین معانی را به سهل ترین بیانی در آورد چه بسا که با کج سلیقگی خاص ، آسان ترین معانی را به قالب دشوار ترین علارات می ریزد و فی المثل تابیدن آفتاب را ، طلوع ستارگان را ، زردی درختان را ، شکوفایی گل ها را چنان وصف میکند که با شرح و تفسیر هم به سختی مقصود او درک می شود !
عشق ورزی به استعاره م مجاز و کنایه ، آن هم پی در پی و با قراین و علایق ضعیف و غریب است . اشعار وی برهنگی ندارد و به سبب آن شعری رمزگون دارد ...
مرده ریگ او یک دیوان است و پنج مثنوی . دیوانش مجموعه ی غزلیات و قصاید و رباعی هاست . دیوانی خرد است که اگر اشعار الحاقی و مشکوکش جمع شود ، چیزی از آن نمی ماند . آثار اصلی وی که شامل پنج منظومه اش هستند :
1. مخزن الاسرار : در بحر مسدّس مطویِّ موقوف – وزن آن : مفتعلن مفتعلن فاعلن در 2400 بیت است .- تاریخ سرودنش 561 هجری است .- در حدود 40 سالگی حکیم سروده و به نام فخر الدین بهرامشاه سلجوقی حاکم ارزنجان و والی ارمنستان است –بعید نیست که نظامی در این اثرش ادعای برابری با سنایی در حدیقه الحقیقه را داشته است .- جایزه ی این اثر 5000 دینار زر رکنی ، یک قطار استر ، جام های گران بها و کنیزکی قبچاقی بود .- در 20 مقاله سروده شده است – محتوای آن :بیانگر شخصیت عارفانه و زاهدانه ی نظامی – نیمی از آن پند و نیمی دیگر بیان رموز دل آگاهانه عارفانه است ...
2. خسرو و شیرین : منظومه ای در 6512 بیت به بحر هزج مسدّس مقصور بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل – این داستان جذاب به اتابک شمس الدین محمد جهان پهلوان بن ایلدگز تقدیم شده است . – در ابتدا به نام ابوطالب طغرل بن ارسلان سلجوقی که هفت ساله بود و در سال 571 زیر بغلش را گرفتند و بر تختش نشاندند ، سروده بود اما به علت اوضاع حاکمیت به نام شخص اول شروع شد و با مرگ شاه ، پایان منظومه به نام قزل ارسلان ، برادر شاه ، پایان یافت . – وعده ی جایزه ی وی دو پاره روستا بود که با مرگ پادشاه این تعهد نیز خاک شد و نظامی لب به اعتراض گشود . از پس آن قزل ارسلان جشن عیشی ترتیب داد و نظامی را خواند و بر صدر نشاند و به عهد برادر وفا کرد و نظامی را راضی نمود . – این منظومه به غایت ارزمند است و از بسیاری دیدگاه قابل بررسی است – به نظر عاشقانه می رسد اما بیانگر تاریخ و اوضاع اجنماعی عصر ساسانیان ، ندانم کاری و بی بند باری شاهان و موبدان ، و مشکلات آن زمان است – خسرو چون راحت بر تخت نشسته ، اهل کام و نام است و از هوسبازی دست نمی کشد حتی عشق شیرین هواهایش را دفع نمی کند . – شیرین اندرز دهنده ی خسرو ست که راه ملک داری را به او می آموزد و از او می خواهد در شاهی انسان باشد . – نقاش هنرمندی چون شاپور و تندیسگر پر توانی چون فرهاد مورد احترام نظامی است . – داستان فرهاد در این منظومه فرعی است .
3. لیلی و مجنون : مثنوی 4130 بیتی – وزن ان : مفعولن مفاعلن فعولن در بحر هزج مسدس احزب مقبوض محذوف . – به خواهش ابوالمظفر شروانشاه جلال الدین اخستان بن منوچهر در سال 584 پدید آمده – نظامی ایو سروده را بی تمایل شروع می کند اما محمد چهارده ساله با تشویقش پدر را ترغیب می کند . – حدیث لیلی و مجنون معروفیتی کهن داشت . – بعد از اسلام نخستین شاعران پارسی گوی از این ماجرا به تلویح و تلمیح و تصریح یاد نومده اند . – داستان عشق قیس بن ملوّح به زبیده بنت سعد یا همان مجنون به لیلی است- این منظومه بار ها و بار ها و بار ها توسط شعرایی نوشته شده و حتی به زبان های ترکی و کردی و ... سروده شده است ...
4. هفت پیکر : هفت کنبد و بهرامنامه نیز گویند . – 5160 بیت در بحر خفیف مسدس مخبون مقطوع – وزن آن : فاعلاتن مفاعلن فعلن – در یال 593 هجری به نام علاء الدین کرپ ارسلان آقسنقری حاکم مراغه پایان یافته . – داستان شادخواری های بهرام پنجم ( = بهرام گور ) است – آن را محرمانه از نظامی خواستند . – داستان به همری گرفتن هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم توسط بهرام گور است که هر روز هفته را با یکی از آنان به سر می برد . – رنگ چهره و لباس و گنبد و ستاره و روز مربوط به هر یک از دختران یکی است – هر یک از همسران وی در روز خاصش برای بهرام افسانه ای شگفت انگیز میگوید.
5. اسکندر نامه : دو بخش شرفنامه و اقبال نامه است – به نظر میآید در مقابله و معارضه با فردوسی یروده شده است.
- شرفنامه به نام اتابک اعظم ملک نصره الدین بن ابوبکر سلجوقی است . تاریخ معینی ندارد- داستان زندگی و کشور گشایی اسکندر است – در بحر متقارب مثمن مقصور- وزن : فعولن فعولن فعولن فعول در 6846 بیت – حاصل آمیزش افسانه های ساخته ی مقدونیان و ایرانیان است .
- اقبالنامه آخرین منظومه ی حکیم است – از خرد فیلسوفان هم می گوید و خردنامه نیز نامیده اندش . – شامل 3700 در بحر و وزن شرفنامه است . – در سال 599 توسط محمد به دربار ملک عز الدین مسعود بن ارسلان سلجوقی فرستاده شده . – باز سرگذشت اسکندر است که این بار خردمند و صاحب کمال در نهایت پیامبر شده است ! – ایرانیان اسکندر را « گجستک » لقب داده اند – نظامی رفتار بخردانه ی او را می ستاید – برای ترویج دین و یافتن ویژگی های ذوالقرنین ، بار دیگر او را دور جهان می گرداند .
امیر خسرو دهلودی ( شاعر هندی ) ، خواجوی کرمانی ( عرب ) ،جامی ، مکتبی شیرازی ، هاتفی ، قاسمی ، وحشی ، عرفی ، فیضی ( هندی ) از جمله شعرای زبر دستی در ادوار مختلف بوده اند که اکثر منظومه های نظامی را به نام هایی شبیه به نام اصلی ، تقلید نموده اند .
مرحوم حسن وحید دستگردی سال های بسیاری از عمر پربارش را برای تحقیق و گرد آوری پنج گنج او صرف کرد .
غلامحسین ده بزرگی ، 12 خرداد 86 (با تلخیص و تصرف )